مقاله قدیمی در یک مجله علمی فارسی که نشاندهنده باور وجود زندگی گیاهی و حتی جانوری در روی مریخ بود
به گزارش راوه بلاگ، فرهنگ نو، نشریه ای بود که در سال های ابتدایی دهه 1330 خورشیدی به صورت ماهنامه در قطع وزیری منتشر می شد و انتشار آن احتمالا فقط دو سال ادامه یافت. دفتر آن در ابتدای خیابان نادری بود.
در اینجا مقاله ای احتمالا ترجمه شده و جمع بندی شده از منابع مختلف به وسیله فرهاد را با هم می خوانیم که در اسفند سال 1331، یعنی همان دوره که کابینه دکتر مصدق هنور برپا بود، منتشر شده بود.
توجه داشته باشید که این مقاله از حیث تاریخی و دقت روی تاریخ دانش و در درجه دوم نوع ادبیات و نوشتار در 70 سال پیش منتشر شده و محتوای مقاله با دانسته های پیشرفته کنونی ما، انطابق ندارد.
زندگی در کره مریخ
مریخ سیاره ای است که فاصله اش از خورشید از 207 تا 249میلیون کیلومتر تغییر مینماید و فاصله اش بیش از فاصله زمین تا خورشید است. قطر کره مریخ 6870 کیلو متر میباشد. حرکت انتقالی مریخ تقریبا در مدت 686 روز و 7 ساعت انجام میگیرد. مدت حرکت وضعی آن 23ساعت و 37دقیقه 23ثانیه است و محور آن در حدود 26درجه و 40دقیقه نسبت بسطح مدار، مایل می باشد. مریخ دارای دو ماه است یکی بنام فوبوس (Phobos) که در هر 7 ساعت و 32 دقیقه یک مرتبه بدور مریخ میچرخد و فاصله اش تا مریخ 1600کیلومتر و قطرش 15 کیلومتر است. دیگری بنام دیموس (Deimos) که هرسی ساعت و 18 دقیقه یک مرتبه بدور مریخ چرخیده و فاصله اش تا مریخ 23700کیلومتر و قطر آن 10کیلومتر میباشد.
ستاره مریخ هرپانزده سال یک بار بکره زمین نزدیک میگردد. البته این نزدیکی نسبی است و هنگام نزدیکی کرهٔ مزبور بزمین، فاصله بین زمین و مریخ به 55 میلیون کیلومتر میرسد. سال 1909 از جمله سالهائی بود که در آن سال کره مریخ بزمین نزدیک میشد در این سال یکی از دانشمندان بزرگ ستاره شناسی موسوم به ژ.تیخوف (G.Tikhov.) ستاره مزبور را مورد مطالعه قرار داد. این دانشمند بکمک دوربین نجومی رصدخانه مشهور پولکووو (Poulkovo.) که قطر منکسرکننده (Refracteur) آن 30 اینچ بود از ستاره مریخ عکس برداری نمود. با این که فاصله کنونی رفراکتور مذکور 14 متر بود تصویر مریخ در روی صفحه عکاسی از 1/5 میلیمتر تجاوز نمیکرد. دانشمند سابق الذکر برای مطالعه دقیق رنگ و خواص فیزیکی نواحی مختلف سیاره مزبور، در موقع عکس برداری فیلترهای 1 سبز و زرد و قرمز را بکار برد.
قبلا معلوم بود که در هرنیمکره مریخ مانند زمین اختلاف فصول وجود دارد.
همچنین معلوم شده بود که، وقتی زمستان یکی از نیمکره های مریخ فرامیرسد در اطراف قطب نیمکره مزبور قسمت سفید عرقچین مانندی ایجاد میگردد و همین که بهار نیمکره فرامیرسد این عرقچین سفید بتدریج شروع بکاهش مینماید و در موقع تابستان قسمت اعظم و گاهی تمام عرقچین سفید ناپدید میگردد. مطالعه عکس هائی که از سیاره مریخ در اینموقع برداشته شد و مقایسه آن ها با عکسهائی که با همان فیلترها از یخها و برفهای زمین برداشته بودند ثابت نمود که عرقچین سفید قطبین کره مزبور، هنگام زمستان، از برف و یخ تشکیل شده است و این برفها و یخها ببرفها و یخهای معمولی کره زمین شبیه میباشد. کشف این موضوع بسیار پراهمیت بود زیرا تا این زمان هنوز تصور می کردند که عرقچین های سفید قطبین کره مریخ ممکن است از گاز کربنیک های انجماد یافته تشکیل شده باشد.
بسکمک از دانشمندان تا سال 1948 نیز بهمین عقیده باقی بودند اما در این سال ژ.کویپه (G.Kuiper) امریکائی بطریق دیگری ثابت نمود که عرقچین قطبین مریخ از برفهای معمولی تشکیل شده است.
تیخوف از خیلی پیش متوجه لکه های تاریک کره مریخ شده آن ها را سرزمین های مرطوبی فرض نموده بود که از گیاهان پوشیده شده اند. همچنین کانالهای متعددی که طول هریک از آن ها بچندین ده کیلومتر میرسید در سطح کره مریخ مشاهده نموده معتقد بود آنها گیاهانی هستند که در اطراف آبهای جاری کانالهای مذکور روئیده اند.
تیخوف در جریان سال 1909 آزمایش های متعددی برای اثبات وجود گیاه در کره مریخ نمود و برای این منظور قبلا بمطالعه خواص نوری گیاهان زمین پرداخت.
در سال های 1918 1920 این سیاره وضع بسیار مساعدی برای رؤیت داشت.
تیخوف در این موقع مجددا آنرا رصد نمود ولی این مرتبه رفراکتور فوق الذکر را با یک ابژ کتیف (عدسی دوربین که بطرف شی ء متوجه است)51 اینچی که دارای فاصله کانونی 5 متر بود بکار برد و هنگام رصد کردن از فیلترهای قرمز، سبز و آبی استفاده نمود و بوسیله آن ها رنگ نواحی مختلف مریخ را مورد مطالعه قرار داد و سپس تصاویری از مریخ برنگهای مختلف بدست آورد.
در این تاریخ در نیمکره جنوبی مریخ فصلی از سال وجود داشت که در نیمکره شمالی زمین در هفتم فوریه وجود دارد و در نیمکره شمالی مریخ فصلی از سال حکمفرما بود که در هفتم ماه اوت در نیمکره شمالی زمین حکمفرماست. بعبارت دیگر این موقع وسط فصل زمستان نیمکره جنوبی و وسط فصل تابستان نیمکره شمالی کره مریخ بوده است.
در این هنگام در نیمکره جنوبی مریخ، لکه های تاریک، دارای رنگ آبی مایل بسبز بود. در صورتیکه در نیمکره شمالی لکه های مزبور برنگ قهوه ای مشاهده میشد. باین ترتیب این فرض که، در کره مریخ گیاهانی زمستانی، برنگ آبی روشن وجود دارند و شبیه گیاهان زمستانی منطقه ها سرد کره زمین مانند درختان سرو و کاج میباشند که در فصل زمستان برگ خود را از دست نمیدهند، امکان پذیر شد. این فرضیه ضمناً با آب و هوای سخت کره مریخ نیز کاملا مطابقت داشت.
در سال 1948، تیخوف و دستارانش سیاره مریخ را در رصدخانه تاشکند مورد مطالعه قرار دادن و در 1950در شهر آلما-آتا (Alma-Ata) نیز مجددا بمطالعه و بررسی آن پرداختند.
تغییرات دوره ای و فصلی رنگ لکه های تاریک مدتها بود که بر وجود گیاهانی شبیه بآنچه در زمین موجود است دلالت میکرد ولی بر این فرضیه سه ایراد عمده وارد بود که دانشمند نامبرده هریک از آنها را بوسیلهٔ آزمایشهای متعدد خود رد نموده است.
نخستین ایراد و رد آن بقرار زیر است:
هنگامیکه از مریخ بوسیله نور زیر قرمز (Infra-Rouge) که نوری نامرئی است عکس برداری کنیم، لکه های کره مریخ را که فرض شده است در اثر نور گیاهان آن است، بطور خیلی تاریک در عکس مشاهده مینمائیم در صورتیکه گیاهان زمینی در عکسهائی که با نور زیر قرمز برداشته ایم برنگ روشن، مانند عکسهائی که از صحاری پربرف برداشته اند دیده میشوند. در سال 1949تیخوف با کمک دستیار خود، بانو: آ.کوتی روا (A.koutyreva )، دلیل این اختلاف رنگ را کشف نمودند و آنرا باین طریق توضیح دادند که: در اثر آب و هوای کره مریخ که فوق العاده سردتر از کره زمین است، گیاهان مریخ مجبورند تمام اشعه زیر قرمز را که از خورشید دریافت می دارند و نصف انررژی حرارتی آفتاب مربوط بآن است، برای گرم کردن و تهیه انرژی حرارتی خود جذب کنند و در نتیجه این امر چیزی از آن بزمین منعکس نگردد. گیاه شناسی ستارگان (Astrobotanique) که یکی از رشته های بسیار تازه علوم است، توضیح این پدیده را بطریق فوق تأیید مینماید. اساس گیاه شناسی ستارگان مبنی بر مطالعه و بررسی خواص نورانی گیاهان است که در نواحی بسیار سرد کره زمین مانند نواحی قطبی و قلل جبال مرتفع میرویند. تیخوف و دستیارش کمی بعد توانستند ثابث کنند که گیاهانی که دارای برگهای سوزنی شکل هستند مانند درختان کاج و سرو خیلی کمتر از گیاهان دیگر که دارای برگهای پهن هستند اشعه زیر قرمز را منعکس میسازند. علاوه بر آن گیاهانی مانند کاج و سرو؛ در زمستان دو مرتبه کمتر از تابستان اشعه زیر قرمز را منعکس میکنند. باین ترتیب ضمناً معلوم میگردد که گیاهان نسبت بحرارت و یا برودت نواحی مختلف بوسیله منعکس کردن و یا جذب اشعه زیر قرمز تطابق و سازش حاصل میکنند.
ایراد دوم بر فرضیه شبیه بودن گیاهان مریخ با گیاهان کره زمین و رد آن بطریق زیر است:
گیاه شناسان مدتها است که نور منعکس شده از سبزی گیاهان را بوسیله طیف سنج (Spectroscope) تجزیه نموده و مشاهده نموده اند که این قسمت از طیف بوسیله ماده سبزینه (Chlorophylle) گیاه که موجب رنگ سبز گیاهان میگردد، جذب شده است و منعکس نشدن نور قرمز از سبزی گیاهان بواسطه نوار جذبی کلروفیل میباشد. اما آزمایش طیف نواحی تاریک سطح کره مریخ نشان میدهد که این نوار جذبی کلروفیل وجود ندارد و باین دلیل مخالفین نظریهٔ تیخوف وجود گیاهانی نظیر گیاهان زمین را در کره مریخ انکار میکردند.
تیخوف با دستیارش برای رد این ایراد بمطالعه نوار جذبی کلروفیل گیاهان نواحی مختلف کره زمین پرداختند و ثابت کردند که نوار جذبی کلروفیل در شرایط آب و هوای سخت نواحی کوهستانی و نواحی قطبی بزحمت قابل رؤیت بوده و در بعضی نواحی کاملا محو و غیر مرئی است. این پدیده را دانشمند یادشده بدلیل تطابق و سازش گیاهان با سرما می داند.
گیاه شناس بزرگ روس ک.تیمیر یازوف (K.Timiriazev) پیش از این ثابت نموده بود که جذب گازکربنیک بوسیله گیاهان که موجب ساختن مواد قندی و تبدیل شیره خام بشیره پرورده است تابع جذب انرژی خورشید بوسیله ماده کلروفیل میباشد.
هنگام گرما برای گیاهان، جذب نوار باریکی از نور قرمز، برای عمل کربن گیری کفایت میکند. ولی برعکس در موقع سرما این نوار جذبی بطور کاملا آشکاری وسیعتر شده اشعه مجاور نور قرمز مانند نور نارنجی و زرد و سبز را که محتوی ثلث حرارت نور خورشید هستند فرامیگیرد. توسعه نوار جذبی باینطریق در موقع سرما موجب میگردد که نوار جذبی کلروفیل تاریک و حتی کاملا محو دیده گردد. آستروبتانیستها ثابت نموده اند که این موضوع در مورد گیاهانی که دارای برگ دائمی هستند نیز مانند گیاهانی که برگهای خود را در پائیز از دست میدهند صدق میکند.
بدین ترتیب ایراد دوم نیز درباره نظریه وجود گیاهانی نظیر گیاهان زمین در کره مریخ رد می گردد. زیرا بواسطه آب و هوای فوق العاده سرد کره مریخ گیاهان آن جا برای عمل کربن گیری خود مجبورند انرژی بیشتری را از نور خورشید دریافت دارند و در نتیجه، علاوه بر انرژی حرارتی نور قرمز انرژی حرارتی نورهای نارنجی، زرد و سبز را نیز جذب نموده چیزی از آن ها را منعکس نسازند و باین دلیل است که در طیف نواحی تاریک سطح کره مریخ نوار جذبی کلروفیل وجود ندارد.
ایراد سوم برنگ آبی روشن و حتی کاملا آبی گیاهان مریخ است که با رنگ گیاهان زمین تطبیق نمی کند. این ایراد را نیز مطالعات گیاه شناسی ستارگان مرتفع ساخته است: مطالعه و بررسی طیف جذبی کلروفیل که بوسیله آستروبوتانیستها، در کوههای مرتفع و بخصوص در نواحی کوهستانی فلات پامیر انجام گرفته است، ثابت نموده اند که هرگاه گیاهی، انوار قرمز، نارنجی، زرد و سبز را زیاد جذب نماید، در اشعه ای که از برگ های این گیاه منعکس می گردد انوار آبی روشن، آبی و بنفش بیشتر بوده و در نتیجه گیاه برنگ آبی روشن، آبی یا حتی برنگ بنفش مشاهده میگردد.
بطور خلاصه آزمایشهائی که تا به امروز از طرف آستروبوتانیستها انجام گرفته است وجود گیاهانی نظیر گیاهان زمین را در کره مریخ تأیید نموده و بر خلاف نظر آنهائیکه هنوز فقط وجود بعضی از گیاهان پست مانند قارچها و گلسنگها (Lichen ) را در کره مریخ امکان پذیر می دانند آستروبوتانیستها وجود گیاهان سبزینه دار عالی را نیز در آن محقق و مسلم میدانند.
بنابراین با محقق شدن وجود گیاهانی نظیر گیاهان زمین در کره مریخ میتوان حدس زد که در کره مزبور نیز جانورانی نظیر آنچه در زمین مشاهده میکنیم وجود داشته باشد
منبع: یک پزشک